کسی که نصیب و بهرۀ وی نیکو و خوش باشد. (ناظم الاطباء) ، که از شیرینی نصیبی دارد. شیرین: پریچهره نوشابۀ نوش بهر به فال همایون برون شد ز شهر. نظامی. حلوا که طعام نوش بهر است در حیضه خوری به جای زهر است. نظامی. چو لاله داغ دل از نوبهار عارض تو چو غنچه خون جگر از لعل نوش بهر توایم. امیر شاهی سبزواری (از آنندراج)
کسی که نصیب و بهرۀ وی نیکو و خوش باشد. (ناظم الاطباء) ، که از شیرینی نصیبی دارد. شیرین: پریچهره نوشابۀ نوش بهر به فال همایون برون شد ز شهر. نظامی. حلوا که طعام نوش بهر است در حیضه خوری به جای زهر است. نظامی. چو لاله داغ دل از نوبهار عارض تو چو غنچه خون جگر از لعل نوش بهر توایم. امیر شاهی سبزواری (از آنندراج)